نامه جامعه بهائی به رئیس مجلس شورای ملی

دادخواهی و تظلّم

روشن‌گری در آموزه‌های بهایی

جامعه بهائیان ایران

۱۱ دی ۱۳۵۷

[اطّلاعات شخصی افراد حذف شده است]

جناب آقای دکتر جواد سعید رئیس محترم مجلس شورای ملّی ایران

محترماً به استحضار می‌رساند.

در این اوان که وقایع خطیری برای کشور مقدّس ایران و هموطنان عزیز و ارجمندمان پیش‌آمد نموده است در کمال تأسّف ملاحظه گردیده که توسّط تعداد معدودی از نمایندگان محترم مجلس شورای ملّی در مرکز قانونگذاری و همچنین در بعضی از جرائد و پاره ای از اعلامیه های احزاب مختلفه مطالبی خلاف واقع بر علیه بهائیان منتشر گردیده و مفتریاتی علیه این جامعه عنوان شده است فی المثل بعضی از نفوسی را که در حکومت های گذشته در رأس هیئت دولت یا در عداد وزراء قرار داشته‌اند بهائی قلمداد کرده و یا خدای نخواسته بهائیان را به سیاست‌های متنوعه نسبت داده اند و یا بسیاری از خلاف‌کاری‌ها و مشکلاتی را که دامنگیر جامعه شریف ایرانی گردیده به ایشان منسوب می‌دارند و چون وسائل دفاع از این جامعه سلب شده و بواسطۀ محدودیت‌ها و تبعیضات موجود نمی‌تواند آنطور که باید و شاید اصول و افکار و عقاید و یا لااقل مدافعات خود را در معرض افکار عمومی قرار داده و همگان را نسبت به حقایق امور مطّلع سازد طبیعی است که در ذهن بسیاری از افراد جامعه مطالبی متصوّر می‌شود و چه بسا باور کنند که ممکنست حقیقت باشد در حالی که واقعاً بهائیان از این مفتریات بالمرّه برکنار بوده و به حکم قرآن کریم که می‌فرماید: (و ان بعض الظن اثم) جملگی این اتّهامات ناحق و نارواست و من دون عدالت و انصاف بر این جامعه مظلوم وارد آمده است.

بهائیان در طول سابقه تاریخی یکصد و سی و پنج ساله خویش در این کشور بلند اختر همواره دستخوش انواع اتّهام و اذیّت و آزار و قتل و کشتار واقع شده و جمّ غفیری در این سبیل با کمال مظلومیت جان شیرین خود را از دست داده‌اند و همواره در معرض تبعیض و انواع تضییقات بوده و بر خلاف اصول دین و قانون در مسائل اجتماعی – استخدامی شغلی – مالیاتی و تحصیل علوم و معارف طبق دلائل و مستندات موجود دچار تبعیض و بی عدالتی های گوناگون در دولت‌های چند ساله اخیر بوده‌اند.

هر از چندی که تحوّلات سیاسی و اجتماعی در کشور عزیزمان ایران بوجود آمده است هم عرض آن توطئه ‌ای نیز بر علیه این اقلیّت دینی ترتیب داده شده که موجب تضییع حقوق حقّه ایشان گردیده از آن جمله می‌توان توطئه ای را که پس از قضیه تیراندازی به ناصرالدین شاه بر علیه بهائیان بوجود آمد و منجر به قتل و کشتار عدّه زیادی از آنان گردیده نام برد از آن جمله توطئه قتل ماژور ایمبری و قضیه سقاخانه بود که با انجام آن تعداد زیادی از بهائیان به انواع بلایا و رزایا مبتلا گردیدند از آن جمله واقعۀ رمضان سال ۱۳۳۴ شمسی بود که سرچشمۀ آن از رادیو شروع و منجر به قتل و غارت و ضرب و جرح و انواع ناراحتی و بی حرمتی به عدّه زیادی از بهائیان ایران گردید و از آن جمله توطئه روزهای پنجشنبه و جمعه و شنبه ۲۳ و ۲۴ و ۲۵ آذر ماه ۱۳۵۷ فارس بود که قبلاً از نیریز و سروستان شروع و پس از اینکه بهائیان ساکنین این دو شهر را به انواع بلایا مبتلا ساختند (و شاید به منظور وجه المصالحه قرار دادن این جمع مظلوم) خانه ها و محل کسب ایشان در شهر شیراز و مرودشت مورد هجوم و حمله عدّه‌ای که حامل سلاح و چوب و چماق و بیل و کلنگ و تبر و سایر وسایل آتش‌زا بودند واقع شد انواع توهین و تهدید و ارعاب و ضرب و شتم و رجم و زجر و قتل نفوس و غارت اموال و تخریب و حرق منازل و حتّی تخریب قبور گورستان بهائیان را که به «گلستان جاوید» موسوم است فراهم ساختند و موجبات وارد ساختن صدمات و لطمات جانی و مالی ایشان را بوجود آوردند به قسمی که تاکنون از وجود یا هلاکت عدّه ای از این نفوس که اضطراراً فراری و متواری گردیده‌اند اطّلاعی در دست نیست و طبق اطّلاع موثّقی که تاکنون واصل گردید بیش از دویست خانه فقط در شهر شیراز به آتش کشیده شد و از حیّز انتفاع ساقط گردیده است و کلیّه اموال و اثاثه و مسکن و محل کسب ایشان به غارت رفته است که میزان خسارت متجاوز از صدها میلیون تومان است و حال آنکه بر محقّقین و کسانی که با افراد بهائی آشنائی دارند و از طرز فکر ایشان مستحضرند محقّق و مسلّم است که اینان مقصدی جز خیرخواهی نوع بشر و ایجاد وحدت و یگانگی بنی آدم نداشته و نیّتشان خالصانه خدمت صادقانه بر ابناء انسانست و بس.

ضمن اینکه به حکم ایمان خویش در تأمین منافع وطن از طریق خدمات فرهنگی و اجتماعی و عمرانی ساعی و جاهدند و به خدمت و فعالیّت مأمورند بر حسب عقیدۀ باطنی یکسره از عالم سیاست بر کنار بوده عضو هیچ حزب سیاسی نمی‌شوند و از قبول مشاغلی چون وزارت و سفارت و نمایندگی مجالس قانونگذاری و نظائر آن معذورند تا جائی که نیل به چنین مقاماتی خود بخود دلیل بر عدم انتساب به جامعه بهائی است و همچنین در طول تاریخ ثابت و مدلّل گردیده است که فرد بهائی به هیچوجه من الوجوه کتمان عقیده نمی‌کند و من باب مصلحت‌اندیشی ایمان خود را مکتوم نمی‌دارد بنا بر جهات معروض ثابت و مسلم است مطالبی که در جراید و سایر مقامات بر علیه این جامعه عنوان شده یا احیاناً در آینده منتشر گردد اتّهام صرف و صرف اتّهام است و ادنی ارتباطی به جامعه بهائی ندارد و تنها به منظور اینکه مثلاً این جامعه را وجه المصالحه قرار دهند چنین مطالبی عنوان می‌گردد بهائیان حقانیت جمیع انبیاء و مرسلین را گواهی دارند و تمام کتب آسمانی و همه ادیان الهی را تکریم و تجلیل می‌نمایند و در میان ادیان جهان تنها دیانتی است که مصدق دین مبین اسلام است و اکنون که آئین بهائی در اقطار جهان مایه اشتهار ایران عزیز گردیده و در بیش از هشتاد هزار نقطه عالم استقرار جسته و در بین یکهزار و ششصد و چهل قوم و قبیله رواج گرفته و کتب و آثارش به ششصد و هشتاد و پنج زبان ترجمه و جامعه بهائی به عنوان جامعه جهانی غیر دولتی در سازمان ملل پذیرفته شده جای آن دارد که توجّه عادلانه و منصفانه هموطنان بخصوص متفکّرین و محقّقین و رهبران روحانی و سیاسی و ارباب بصیرت و مراجع مسئول به حقوق مسلوبه این جامعه جلب گردیده احقاق حق و رفع ظلم و جلوگیری از توسعه فتنه را مستدعی گردد. در انتظار بذل توجه و عدالت.

از طرف بهائیان ایران

دکتر حسین نجی

منوهر قائم مقامی