مورخه ١١- ١٠ -۱۳۵۷
بیانیه جامعۀ بهائیان ایران
در این اوان که وقایع خطیری برای کشور مقدّس ایران و هموطنان عزیز و ارجمندمان پیشآ مد نموده است در کمال تأسف ملاحظه گردیده که توسط تعداد معدودی از نمایندگان محترم مجلس شورای ملّی در مرکز قانونگذاری و همچنین در بعضی از جرائد و پارهای از اعلامیههای احزاب مختلفه مطالبی خلاف واقع بر علیه بهائیان منتشر گردیده و مفتریاتی علیه این جامعه عنوان شده است فیالمثل بعضی از نفوسی را که در حکومتهای گذشته در رأس هیئت دولت یا در عداد وزراء قرار داشتهاند بهائی قلمداد کرده و یا خدای نخواسته بهائیان را به سیاستهای متنوّعه نسبت دادهاند و بسیاری از خلافکاریها و مشکلاتی را که دامنگیر جامعه شریف ایرانی گردیده بایشان منسوب میدارند و چون وسائل دفاع از این جامعه سلب شده و بواسطه محدودیتها و تبعیضات موجود نمیتواند آنطور که باید و شاید اصول و افکار و عقائد و یا لااقل مدافعات خود را در معرض افکار عمومی قرار داده و همگان را نسبت بحقایق امور مطلع سازد طبیعی است که در ذهن بسیاری از افراد جامعه مطالبی متصوّر میشود و چه بسا باور کنند که ممکن است حقیقت باشد در حالیکه واقعاً بهائیان از این مفتریات بالمرّه برکنار بوده و بحکم قرآن کریم که میفرماید: “إن بعض الظن إثم” جملگی این اتهامات ناحق و نارو است و من دون عدالت و انصاف بر این جامعه مظلوم وارد آمده است.
بهائیان در طول سابقه تاریخی یکصد و سی و پنج ساله خویش در این کشور بلند اختر همواره دستخوش انواع اتّهام و اذیت و آزار و قتل و کشتار واقع شده و جم غفیری در این سبیل با کمال مظلومیت جان شیرین خود را از دست دادهاند و همواره در معرض تبعیض و انواع تضییقات بوده و بر خلاف اصول دین و قانون در مسائل اجتماعی، استخدامی، شغلی، مالیاتی و تحصیل علوم و معارف طبق دلائل و مستندات موجود دچار تبعیض و بیعدالتیهای گوناگون در دولتهای چند سالۀ اخیر بودهاند.
هر از چندی که تحولات سیاسی و اجتماعی در کشور عزیزمان ایران بوجود آمده است همعرض آن توطئهای نیز برعلیه این اقلیت دینی ترتیب داده شده که موجب تضییع حقوق حقۀ ایشان گردیده از آن جمله میتوان توطئهای را که پس از قضیه تیراندازی به ناصرالدینشاه علیه بهائیان بوجود آمد و منجر بقتل و کشتار عدّه زیادی از آنان گردید نام برد، از آن جمله توطئه قتل ماژور ایمبری و قضیّه سقاخانه بود که با انجام آن تعداد زیادی از بهائیان بانواع بلایا و رزایا مبتلا گردیدند، از آنجمله واقعه رمضان سال ۱۳۳۴ شمسی بود که سرچشمه آن از رادیو شروع و منجر بقتل و غارت و ضرب و جرح و انواع ناراحتی و بیحرمتی بعدّه زیادی از بهائیان ایران گردید و از آنجمله توطئه روزهای پنجشنبه و جمعه و شنبه ٢٣و ۲۴ و ۲۵ آذرماه ۱۳۵۷ فارس بود که قبلاً از نیریز و سروستان شروع و پس از آنکه بهائیان ساکنین این دو شهر را بانواع بلایا مبتلا ساختند بمنظور وجه المصالحه قرار دادن این جمع مظلوم خانهها و محل کسب ایشان در شهر شیراز و مرودشت مورد هجوم و حمله عدّهای که حامل سلاح و چوب و چماق و بیل و کلنگ و تبر و سایر وسایل آتشزا بودند واقع شد، انواع توهین و تهدید و ارعاب و ضرب و شتم و رجم و زجر و قتل نفوس و غارت اموال و تخریب و حرق منازل و حتّی تخریب قبور گورستان بهائیان را که به “گلستان جاوید” موسوم است فراهم ساختند و موجبات وارد ساختن صدمات و لطمات جانی و مالی ایشان را بوجود آوردند بقسمی که تاکنون از وجود یا هلاکت عدّهای از این نفوس که اضطراراً فراری و متواری گردیدهاند اطّلاعی در دست نیست و طبق اطّلاع موثقی که تاکنون واصل گردیده بیش از دویست خانه فقط در شهر شیراز بآتش کشیده شده و از حیّز انتفاع ساقط گردیده است و کلیّه اموال و اثاثه و مسکن و محل کسب ایشان بغارت رفته است که میزان خسارت متجاوز از صدها میلیون تومان است و حال آنکه بر محققین و کسانیکه با افراد بهائی آشنائی دارند و از طرز فکر ایشان مستحضرند محقق و مسلّم است که اینان مقصدی جز خیرخواهی نوع بشر و ایجاد وحدت و یگانگی بنیآدم نداشته و نیّتشان خالصانه خدمت صادقانه بر ابناء انسانست و بس.
ضمن اینکه بحکم ایمان خویش در تأمین منافع وطن از طریق خدمات فرهنگی و اجتماعی و عمرانی ساعی و جاهدند و بخدمت و فعالیت مأمورند برحسب عقیده باطنی یکسره از عالم سیاست بر کنار بوده، عضو هیچ حزب سیاسی نمیشوند و از قبول مشاغلی چون وزارت و سفارت و نمایندگی مجالس قانونگذاری و نظائر آن معذورند تا جائیکه نیل بچنین مقاماتی خود بخود دلیل بر عدم انتساب بجامعۀ بهائی است و همچنین در طول تاریخ ثابت و مدلل گردیده است که فرد بهائی بهیچوجه من الوجوه کتمان عقیده نمیکند و من باب مصلحت اندیشی ایمان خود را مکتوم نمیدارد بنا بر جهات معروض ثابت و مسلّم است مطالبی که در جراید و سایر مقامات بر علیه این جامعه عنوان شده یا احیاناً در آینده منتشر گردد اتهام است و ادنیٰ ارتباطی بجامعه بهائی ندارد و تنها بمنظور اینکه مثلاً این جامعه را وجه المصالحه قرار دهند چنین مطالبی عنوان میگردد. بهائیان حقانیت جمیع انبیاء و مرسلین را گواهی دارند و تمام کتب آسمانی و همه ادیان الهی را تکریم و تجلیل مینمایند و در میان ادیان جهان تنها دیانتی است که مصدق دین مبین اسلام است و اکنون که آئین بهائی در اقطار جهان مایه اشتهار ایران عزیز گردیده و در بیش از هشتاد هزار نقطه عالم استقرار جسته و در بین یکهزار و ششصد و چهل قوم و قبیله رواج گرفته و کتب و آثارش به ششصد و هشتاد و پنج زبان ترجمه و جامعه بهائی به عنوان جامعه جهانی غیردولتی در سازمان ملل پذیرفته شده جای آن دارد که توجّه عادلانه و منصفانه هموطنان بخصوص متفکّر ین و محققین و رهبران روحانی و سیاسی و ارباب بصیرت و مراجع مسئول بحقوق مسلوبه این جامعه جلب گردیده احقاق حق و رفع ظلم و جلوگیری از توسعه فتنه را مستدعی گردد.
در انتظار بذل توجه و عدالت.
این سند در وبسایت «خانه اسناد بهائی ستیزی در ایران» در دسترس است.