برخي معتقدند چون در کتاب اقدس، تنها ازدواج با زنِ پدر حرام ذکر شده، بنابراين ازدواج با بقيه محارم حلال است.
حضرت باب درباره ازدواج با محارم ميفرمايند: «ان الله قد حلل علي المؤمنين من المؤمنات غير ذوي قرابتهم الام و البنت و الاخت و العمة و ما قد جعل الله بمثلها و بنات الاخ و بنات الاخت… و ان ذلک حکم في کتاب الله علي کلمة الفرقان و قد کان الحکم في ام الکتاب مقضيا»1 يعني ازدواج را خداوند حلال فرموده مگر با محارم: با مادر، دختر، عمه، و نظير آن و دختر برادر و دخترخواهر… و اين حکم کتاب خداست در قرآن که در اين ام الکتاب عمل به آن مؤکد شده است. بسياري از بيانات حضرت باب، مورد قبول حضرت بهاءالله قرار گرفتهاند.
حضرت بهاءالله ميفرمايند: «قد حرّمت عليکم ازواج آبائکم انّا نستحيي ان نذکر حکم الغلمان اتّقوا الرّحمن يا ملأ الامکان و لا ترتکبوا ما نهيتم عنه في اللّوح و لا تکونوا في هيمآء الشّهوات من الهآئمين»2 يعني حرام است بر شما زنهاي پدرهاي شما (يعني نامادري). ما شرمسار هستيم و حيا ميکنيم از اينکه نام ببريم از مسئله حرمت آميزش با غلمان. از خدا بترسيد اي مردم عالم، اموري را مرتکب نشويد که خدا آنها را نهي کرده است در لوح و نباشيد در بيابان بي سر و ته شهوات حيواني از نفوس سرگشته و سرگردان.
بعضي از نفوس اشکال ميگيرند که در اين آيه جمال مبارک فقط فرموده است: «حرّم عليکم ازواج ابآئکم»، و اين دليل است بر اينکه ساير طبقات منتسبين، همه حلال است. در اين خصوص حضرت عبدالبهاء و حضرت وليّ امراللّه بيان فرمودهاند که هر چند در کتاب مستطاب اقدس منحصراً حرمت نکاح پسر با زوجات پدر ذکر شده ولي اين دليل بر آن نيست که ازدواج با ساير محارم جايز باشد . در اين آيه مبارکه حرمت ازدواج پسر با زن پدرش تصريح شده است . همين حرمت درمورد ازدواج دختر با شوهر مادرش نيز مجري است. احکامي را که جمال مبارک درباره روابط بين زن و مرد نازل فرمودهاند، با در نظر گرفتن تفاوتهاي لازمه جزئيّه بالسّويّه در مورد هر دو اجرا ميگردد مگر در مواردي که اين امر غير ممکن باشد. مسئلهء ازواج آباء هم همينطور است.
جمال مبارک در اينجا مخصوصاً براي اينکه اين مطلب را بطور قطع نهي کنند، در ضمن آيهاي مستقل اين بيان را ميفرمايند. در دوران جاهليّت قبل از رسول اللّه، اين عمل در ميان اعراب متداول بود که هر مردي داراي تعداد زيادي زن بود و وقتي ميمُرد اولاد او آن زنهائي را که مال پدرشان بود و مادر آنها محسوب نميشد، اختصاص بخود ميدادند و با آنها همان معاملاتي را ميکردند که با زنهاي ديگر ميکردند. اين عادت جاهليّت بود. در قرآن مجيد در ضمن يک آيه ميفرمايند: « وَلاَ تَنكِحُواْ مَا نَكَحَ آبَاؤُكُم مِّنَ النِّسَاء»3 يعني شما نبايد ازدواج کنيد با زنهائي که پدرهاي شما با آنها آميزش کردهاند. در نفس اين آيه هم، ذکر ساير طبقات و محرّمات نيست، ولي در آيه بعدي ميفرمايند که حرام است بر شما خواهر و مادر و فلان و بهمان. در اين ظهور مبارک هم در ساير الواح و آيات صريح است که با نفوسي که انتساب نزديک دارند، مثل مادر و خواهر و عمّه و خاله و فلان و بهمان، البتّه اين عمل نا شايسته و حرام است.4
حضرت عبدالبهاء جلّ ثنائه در لوحي ميفرمايند قوله العزيز: «در خصوص حرمت نکاح پسر بزوجات پدر مرقوم نموده بوديد. صراحت اين حکم دليل بر اباحت ديگران نه. مثلاً در قرآن مي فرمايند «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالْدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِير.»5 (حرام است بر شما مردار و گوشت خوک…) اين دليل بر آن نيست که خمر حرام نه.»6 در قرآن مجيد نيز در سوره نساء آيه ٢٢ فقط ذکر حرمت ازدواج آباء به تنهائي نازل و حرمت ساير طبقات از قبيل مادر و خواهر و عمّه و خاله و …. در آيه ديگر نازل شده. و همچنين در تورات تثنيه فصل 30/22 حرمت ازدواج ازواج آباء وَحْدَهْ مذکور و حرمت ديگران در مقامات ديگر وارد. و از اين رو نميتوان به واسطه ذکر حرمت ازواج آباء در آيه بخصوص، حکم به حلّيّت ساير طبقات کرد زيرا حرمت آنان در مقامات ديگر وارد و کذلک در اين حکم کتاب مستطاب اقدس که حرمت ازواج آباء در بند ١٠٧ بتنهائي مذکور دليل بر حلّيّت ساير طبقات نيست. و همچنين در رساله بولس رسول به قرنتيان فصل 5/1 به بعد که در خصوص ازدواج يک نفر با زن پدر خود تشنيع شديد ميکند دليل بر حلّيّت ساير طبقات نيست خصوصاً که در امر مبارک تأکيد فرمودند که با جنس بعيد وصلت شود. با اين همه مجال اعتراض براي نفوس جدل پيشه باقي نبوده و نيست.7
جمال اقدس ابهي در کتاب اقدس صفحه 194 ميفرمايند که «تشريع احکام مربوط به حلّيّت و حرمت نکاح اقارب راجع به بيت العدل اعظم است»8 و حضرت عبدالبهاء ميفرمايند : «در اقتران هر چه دورتر موافقتر، زيرا بعد نسبت و خويشي بين زوج و زوجه مدار صحّت بنيه بشر و اسباب الفت بين نوع انساني است.»9
تذکر اين نکته مهم است که حرمت ازدواج با اقارب و محارم جزء حقايق اديان است و هميشه هم ممنوع بوده است. به حکم هر ديني با محارم نبايد ازدواج کرد؛ اما حد محرميت چيست؟ در زمان حضرت ابراهيم برادر ميتوانست با خواهر ازدواج کند چنانکه حضرت ابراهيم با خواهرش ساره (سارا) ازدواج کرد. در دين يهود، اين نوع ازدواج حرام است، ولي عمو ميتواند با دختر برادرش ازدواج کند. در ديانت اسلام اين نوع ازدواج نيز حرام است ولي دختر عمو و پسر عمو ميتوانند با هم ازدواج کنند. در ديانت بهايي نيز مانند دين اسلام، ازدواج با مادر و خواهر و عمّه و خاله و … حرام است و توجه به اين نکته که تا کنون حتي يک مورد ازدواج با محارم در دين بهايي صورت نگرفته، اين مسئله را اثبات مينمايد. بنابر اين ازدواج با محارم هميشه حرام بوده ولي حد محرميت در هر دين ممکن است تغيير يابد10. درباره عفت وعصمت نيز حضرت بهاءالله فرمودهاند كه هركه فاسد و بيعفت وعصمت باشد بهائي حقيقي نيست و يك ذره عفت وعصمت ازصد هزار سال نماز و دعا وعبادت هم بالاتراست.
«برگرفته از وبسایت «پاسخ به شبهات
مقاله اصلی: پاسخی به اتهام عدم پایبندی بهائیان به اصول اخلاقی و ازدواج با محارم
مقالات مرتبط دیگر:
- ترجمهای از نامۀ دارالانشاء بیت العدل اعظم دربارۀ اتهام به بهائیان در مورد ازدواج با محارم
- تخریب با اتهامات جنسی: استراتژی بهاییستیزان
- ازدواج با محارم؟ یکی دیگر از اکاذیب ساختگی برعلیه جامعۀ بهائی
- «آزادی زنان در روابط جنسی متعدد!»
- مشابهت تاریخی میان تهمتهای علیه دیانت بهائی و سایر ادیان
- نامۀ بیت العدل اعظم دربارۀ اتهام عدم پایبندی بهائیان به اصول اخلاقی و خانوادگی
سوره نکاح ↩︎
اقدس – فقره 107 ↩︎
سوره نساء – آيه 22 ↩︎
تقريرات درباره کتاب مستطاب اقدس – صفحات 246 و 247. کتاب اقدس – صفحه 194 ↩︎
سوره مائده – آيه 3 ↩︎
مکاتيب جلد سوّم – صفحه ٣٧٠ ↩︎
گنجينه حدود و احكام – صفحه 187 ↩︎
رساله سؤال و جواب – فقره ٥٠ ↩︎
گنجينه حدود و احكام – صفحه 185 ↩︎
نقل از کتاب انسان در آئين بهائى – صفحه 69 ↩︎