یکی از اتهاماتی که از جانب بهائیستیزان در ایران مطرح میشود این است که آئین بهائی توسط قدرتهای بزرگ خارجی به وجود آمده است و اینکه بهائیان جاسوس دولتهایی همچون روسیه، انگلستان و اسرائیل هستند. نمونههایی از این اتهام را میتوانید در این مقاله و این مطلب مشاهده کنید. اینگونه اظهارات، دروغپردازیهایی محض یا در بهترین حالت سوءتفاهماتی است که مبنایی تاریخی ندارد. در بخشی از پیام مورخ ۱۰ آبان ۱۳۸۷ بیت االعدل اعظم در این رابطه چنین آمده است:
… در چند ماه اخیر بهائیان عالم با مسرّت و امتنان فراوان شاهد اقدامات شجاعانه و بیسابقۀ ایرانیان روشنضمیر در دفاع از حقوق شهروندی هموطنان بهائی خود بودهاند. از طرفی دیگر به قرار اطّلاع، عدّۀ معدودی از مردم آن سرزمین بازیچۀ دست نیروهای عناد و تعصّب قرار گرفته و وسیلهای برای ایجاد محدودیّتهای بیشتر برای جامعۀ بهائی شدهاند. در موقعیّتی که اکاذیب و افترائات مختلف دربارۀ دیانت بهائی با شدّتی بیسابقه منتشر میگردد و بهائیان از دسترسی به رسانههای عمومی برای دفاع خود محرومند، چنین اقدامی را نمیتوان حمل بر قصور کامل این قبیل افراد نمود.*
… از جمله اتّهامات وارده این است که دیانت بهائی وابستگی سیاسی به دولتهای خارجی دارد و بهائیان ایران در جهت مصالح کشور و دولت خود حرکت نمیکنند. به هموطنان عزیزتان مکرّراً توضیح دهید که هر نوع دخالت در سیاست حزبی و یا جبههگیری سیاسی در تمام سطوح محلّی، ملّی و بینالمللی در دیانت بهائی اکیداً و شدیداً منع و نهی شده است. مفهوم حکومت در مقام نهادی برای تأمین رفاه و ترقّی جامعۀ بشری و اصل اطاعت از آن و تبعیّت از قوانین مدنی از جمله ویژگیهای بارز آیین بهائی است. بهائیان به ایران عشق میورزند و بر اساس تعالیم دیانت خود، خیرخواه همگان هستند و در هر کشوری که زندگی میکنند، از جمله موطن جمال مبارک، به جان و دل میکوشند که شهروندانی مفید برای پیشبرد رفاه عمومی باشند. به همکاری با دیگران در راه ایجاد الفت و یگانگی و برقراری صلح و عدالت اجتماعی مأمورند. برای احقاق حقّ خود و دیگران از طرق صلحآمیز و با استفاده از مجراهای قانونی موجود با امانت و صداقت میکوشند. از نزاع و تهاجم شدیداً برکنارند، از کشمکش برای دسترسی به سلطه و اقتدار دنیوی پرهیز میکنند و برای براندازی هیچ دولتی نه خود دست به اقدامی میزنند و نه در توطئه و دسیسۀ دیگران وارد میشوند. تاریخ صد و شصت سال گذشته مؤیّد این ادّعا است.*
عدّهای یا از روی بیخبری و یا به منظور پیشبرد مقاصد خاصّ خود وجود مرکز جهانی بهائی در کشور اسرائیل را امری سیاسی و نوعی وابستگی به نهضت صهیونیسم به شمار میآورند. هر طفل سبقخوان مکتب تاریخ میداند که علّت وجود مرکز جهانی بهائی در اراضی مقدّسه این است که صد و چهل سال پیش، به تحریک دولت ایران حضرت بهاءالله به این منطقه که در آن زمان تحت سلطۀ امپراطوری عثمانی بود تبعید شدند و بدین ترتیب هشتاد سال قبل از تأسیس کشور اسرائیل، مرکز جهانی بهائی در اراضی مقدّسه تثبیت یافت. روابط مرکز جهانی بهائی با اسرائیل مانند سایر کشورهای جهان، بر اساس اطاعت از قوانین مدنی آن مملکت و عدم وابستگی و دخالت در امور سیاسی استوار است. شاید مناسب باشد که یادآور شوید که در سال ۱۹۴۷ میلادی، یک سال قبل از تأسیس کشور اسرائیل، هنگامی که کمیسیون ویژۀ فلسطین در سازمان ملل متّحد خواهان نظر ادیان و گروههای مختلف راجع به آیندۀ این سرزمین شد، رئیس این کمیسیون، عالیجناب قاضی امیل سندستروم، ضمن نامهای به مرجع امر بهائی، حضرت شوقی افندی، نظر و دیدگاه بهائیان را در این زمینه جویا شد. آن حضرت در تاریخ ۱۴ جولای ۱۹۴۷ در مکتوبی خطاب به ایشان فرمودند که دیانت بهائی به کلّی از سیاست حزبی مبرّا است و در مجادلات و منازعاتی که در مورد آیندۀ ارض اقدس در میان است وارد نمیشود. هیکل مبارک در همان نامه توضیح میفرمایند که «بسیاری از پیروان دیانت ما از اعقاب مسلمان و یهودی هستند و ما هیچ گونه تعصّبی نسبت به هیچ یک از این دو گروه نداریم و به جان و دل مشتاقیم که به منظور حفظ منافع متقابل آنان و خیر و صلاح این مملکت، بین آنها صلح و آشتی برقرار گردد.» …*
نسخه کامل این پیام را اینحا میتوانید مطالعه کنید.